امید جهانشاهی طالبان در افغانستان اعلام کرده است نوروز را گرامی نمی دارد و قدر نمی شناسد.این خبر البته تلخ بود چراکه افغانستان بخشی از ایران بزرگ فرهنگی است که عمده آن همزبان و از نظر ریشه های فرهنگی با ما همدل هستند و نوروز جشن فراگیر فرهنگی در پهنه ایران بزرگ فرهنگی است. این اولین خبر تلخ از سرزمین هرات و هزاره ها و کابل نیست و از زمان تسخیر افغانستان از سوی طالب ها مدام اخباری تلخ از این دست به گوش می رسد که از جمله مهمترین آنها ممنوعیت درس خواندن دختران بود. عجیب هم نیست. طایفه تنگ نظر طالبان که دختران را از مدرسه و شور و شادابی درس آموزی محروم می خواهد باید هم نوروز را به رسمیت نشناسد و فرخنده ندارد. اگر جز این بود جای عجب داشت. نمادهای نوروزی همه در پیوند با ستایش روشنایی و زندگی و خورشید و همه نمادها و…
برچسب: روزنامه شرق
بنیادی به نام فیلسوف ایران
از پیامهای تسلیت و سخنان ستایشآمیز بزرگان فرهنگ و اندیشه تا ارادت نسل جدید و جوان در رسانههای اجتماعی بهروشنی میتوان اهمیت دغدغهها و فعالیتهای دکتر سیدجواد طباطبایی را در این زمانه دریافت. برای مثال دکتر رضا داوریاردکانی، رئیس فرهنگستان علوم، درگذشت ایشان را «ماتمی بزرگ برای علم و اندیشه تاریخی و سیاسی ایران» خواند. ایران و سیاست ایرانی محور تفکرات و تحلیلهای او بود که در آثارش متبلور است: «تاریخ اندیشه سیاسی در ایران»، «زوال اندیشه سیاسی در ایران»، «خواجه نظامالملک»، «دیباچهای بر نظریه انحطاط»، «ملت، دولت و حکومت قانون»، «مکتب تبریز» و… . دکتر طباطبایی به جای تحلیل ایران در آینه آثار شرقشناسان و با عینک چارچوبهای نظری که ریشه در سنت تاریخی مغربزمین دارند، به خود آثار ناب ایرانی مراجعه کرد. در کتاب خواجه نظامالملک، با تعمق در کتاب سیاستنامه نوشته خواجه نظامالملک طوسی که حدود ۳۰ سال وزیر متنفذ و کاردان دوره سلجوقیان بود، به تحلیل…
پنج نما از تقی زاده
حسن تقیزاده در مهمترین گذرگاههای تاریخساز چنان حضوری پررنگ داشته است که نمیتوان او را نادیده گرفت. از همین رو است که برخی از او بیزار هستند و برخی تلاش و تقلایش برای تجددخواهی را ستایش میکنند. گذرگاههای مهم تاریخ متأخر عبارتاند از: دوران ظهور مشروطه، کوران تقابلهای مشروطهخواهان با محمدعلیشاه و بعد میان خودشان یعنی جناح میانهرو و تندرو، حکومت رضاخان و بهاصطلاح نوسازی از بالا یا تجدد آمرانه، مسئله تجاوز روسیه به تبریز و حاکمکردن عوامل روسیه و درنهایت ظهور و سرکوب مصدق. به مناسبت سالروز وفاتش در ۹۲سالگی، پنج نما از او در این پنج گذرگاه تاریخی را مرور میکنیم. ۱- از ابتدای جوانی بهشدت تحت تأثیر تجددخواهی میرزا ملکمخان و طالبوف و دیگران بود که گفتمان حاکم آن دوران بود. تقیزاده سخت فعال بود و سری پرسودا داشت. در ۳۰ سالگی به مجلس رفت و رهبر تجددخواهان شد. در مجلس بهشدت به محمدعلیشاه میتاخت که برای تجددخواهان…
برندهای رسانه ای به مثابه سرمایه های ملی
یکی از عواملی که آینده یک کشور را میسازد، تصورات جمعی مردم نسبت به آینده است. رسانهها نقش محوری در شکلگیری تصورات جمعی دارند. بههمیندلیل رقبای منطقهای روی بر رسانهها سرمایهگذاری میکنند تا بر تصورات جمعی تأثیر بگذارند و آن را در راستای اهداف خود شکل بدهند. در حوادث اخیر، بسیار از تأثیرگذاری رسانههای خارجنشین و تقبیح آنها سخن گفته شد؛ اما کمتر به این مهم پرداخته شد که ضعفهای نظام رسانهای کشور کداماند و چگونه میتوان آنها را اصلاح و تقویت کرد. اگر به نظر میرسد اعتماد سیاسی روند کاهشی داشته است و اعتماد به رسانههای رسمی کمتر شده است، ناامیدی و میل به مهاجرت افزایش یافته است و رسانههای متعلق به کشورهای رقیب منطقه تأثیرگذاری دارند، بیتردید یکی از دلایل عمده را باید در ضعفهای موجود در نظام رسانهای کشور جست. از قدیم گفتهاند یک سوزن به خودت بزن و یک جوالدوز به دیگران. حداقل امید میرود که…
برای گوهر ایران
آقای حقیقتپور، نماینده اصولگرای مجلس، گفته است: «متأسفانه این روزها شاهد مهاجرت کفاشها هستیم، درواقع کفاشهای ایرانی برای کار به ترکیه میروند. حال آنکه ما میتوانیم قطب صادرات کفش در خاورمیانه باشیم. اگر همین روند ادامه پیدا کند فردا لحافدوزها هم مهاجرت میکنند». این هشدارها البته تازگی ندارد. سالهاست آمار مهاجرت نگرانکننده شده است و بارها شاهد هشدارهایی در مورد تبعات خسارتخیز آن بودهایم. یکی از معروفترین آنها، شاید سخنان از سر درد و دلسوزی دکتر محسن رنانی، استاد اقتصاد، باشد که بغضش ترکید وقتی که میگفت گوهر ایران در خطر است. او هشدار داد که با این مهاجرتهای گسترده، طبقه متوسط فرهنگی تضعیف میشود. او طبقه متوسط فرهنگی را میخهای ثبات جامعه توصیف کرد که میتوانند در محلهها و شهرها تعادلبخشی ایجاد کنند. اعتراضها را عقلانی کنند و گفتوگو و تفاهم و در نتیجه ثبات ایجاد کنند و با مهاجرت گسترده آنها به تعبیر وی، جامعه بیلنگر میشود، و…
برنامه برای پیروزی
تلخی و یأس شکست هرچقدر سخت و بد باشد، اما این حسن را دارد که آدمی را به فکر وامیدارد به اینکه برگردد ببیند کجای کار ایراد داشته است؛ به اینکه تصمیم تازه بگیرد و به قول معروف از شکست پلی بسازد برای پیروزی. در شکست مقابل آمریکا همهچیز داشتیم از غیرت و شور و دعای خیر مردم و امید سرشار به پیروزی اما تنها یک چیز نداشتیم که شرط لازم بود و آن هم برنامهای برای نتیجهگرفتن بود. خود جواد خیابانی که آمده بود شور بدهد و از نبرد جانانه جوانانمان بگوید هم کم میآورد و گاهی به گلایه میگفت: «هیچ برنامهای برای حمله نداریم». تیم همدل بود و مصمم اما باخت چون برنامهای برای جلورفتن نداشت. اصلا عادت به جدیگرفتن برنامه نداریم. برنامهمحوری ملاک کار و حرکتمان نیست. میخواهیم ۱۴۰۴ کشور اول منطقه باشیم اما الزامهای آن را ندیده میگیریم. دولتها بر محور برنامهای ۲۰ساله تا رسیدن به هدف…
نسل رسانههای اجتماعی
امید جهانشاهی قرن بیستویکم را عصر رسانههای اجتماعی نامیدهاند، و جوانانی که به عنوان دهه هفتادی و دهه هشتادی میشناسیم، در واقع نسل رسانههای اجتماعی هستند. با این رسانهها بزرگ شدهاند و به شدت متاثر از طبیعت و فرهنگ این رسانهها هستند.هر رسانهای بواسطه «ساختار فنی» آن و یا آنچه برخی به اصطلاح «طبیعت رسانهای» مینامند، فرهنگی دارد، اقتضائات و مختصات خاصی دارد، تاثیری بر روابط اجتماعی و … میگذارد. ساختار فنی و طبیعت رسانهای مکانیسم ساخت معنا در ذهن مردم را تعین میکند.روزنامه، رسانه خواندن است و خواندن نوعی فکر کردن است. روزنامه جای خواندن گزارش و تحلیل است و ابزاری برای تامل کردن. اگرچه نویسندگان و تحلیلگران در روزنامههای مختلف یکدیگر را به چالش می کشند اما در نهایت به گفتمان مستقر کمک می کنند.تلویزیون، رسانه تصویر است و سرگرمی؛ و تصویر فریبنده و اغواگر است و از این رو تلویزیون حاکم بر قرن بیستم بود، رسانهای که…
آرامش در امید به آینده است
امید جهانشاهی آدمی با امید زنده است که نشانه سرزندگی و شرط سازندگی است. امید به آینده، دل را آرام و آماده تلاش برای ساختن فردا میکند. انسان امیدوار چشم به فردا دارد و دل پر امیدش او را پرنشاط میسازد.نقطه مقابل آن، ناامیدی و ترس از فرداست که خشم میزاید و فریاد میآفریند. آدمی را عاصی و عصیانگر میکند. کسی که آینده را تاریک می بیند، به همه چیز معترض میشود.مساله در این بحث کارشناسی نیست که آینده سیاه است یا روشن، مساله در تلقی جامعه و بویژه جوانان نسبت به آینده است؛ اگر جامعهای به هر دلیل ـ به درست یا به غلط ـ آینده را سیاه ببیند، برمی آشوبد.تلقی جمعی و نگاه عمومی در مورد آینده صرفاً محصول کار رسانه های رسمی نیست تا ابلاغ شود رسانه ها با اخبار امید آفرین مردم را امیدوار کنند.بخش مهمی از تلقی و نگاه عمومی محصول تجربههای هر روزه و…