پوشيده چه گوييم

امروز به طور اتفاقي برنامه شهروند الكترونيك را ديدم با حضور هاشمي تشكري كه مشاور اي تي شهردار است و دكتر شهرياري دبير شوراي عالي اطلاع رساني و دكتر ضيايي‌پرور خودمان كه از ديدنش خوشحال شدم و مخصوصا از جسارتش در بيان حقايق كه مجري را وا مي داشت اظهار نااميدي كند از اين وضعيت.
وقتي حرفهاي دكتر جلالي را مي شنيدم كه مي گفت ما اصلا در ايران با اين تفاوتي كه پهناي باندمان با كره جنوبي و تركيه و … دارد، و اين وصل شدنمان به اينترنت كه در دنيا دارد منقرض مي شود، نمي توانيم بگوييم اينترنت داريم، ياد دوران سربازي مي افتادم كه هر وقت مي آمدم خانه و غذا مي خوردم تعجب مي كردم كه غذا اين است پس ما چي مي خورديم و راحت بوديم. بعد تا دو هفته در پادگان نمي توانستيم غذا بخوريم تا عادت مي كرديم كه غذا يعني همين. از نگاه كردن بچه ها به غذا معلوم بود كي چه وقت از مرخصي برگشته. حالا حرفهاي دكتر جلالي از وضعيت اينترنت در آمريكا و برنامه هاي اروپا و اينكه بحثهاي اي لرنينگ و آموزش اينترنتي بواسطه توسعه اين فن آوريها وارد مرحله ديگري شده است و به قول دكتر ابطحي مديران ما هنوز فكر مي كنند اي تي همان كامپيوتر است، به آدم تفهيم مي كند كه گاري سواري و فكر مي كني پشت فرمان نشستي.
در صورت مدرنيم و در اصل همانيم. اين حكايت ماست، پوشيده چه گوييم.
مثلا در اردوگاه اصلاح طلبان ما، با همه ادعايي كه مي شود هنوز همان ساختار كدخدايي و عناصر فرهنگ پادشاهي وجود دارد! كجاي دنيا شنيده‌ايد شوراي مركزي حزبي در مورد شركت در انتخابات تصميمي بگيرد و بعد بگويد البته همه بايد صبر كنيم ببينيم نظر خود حاج آقا چيست. اين يعني «حزب» كه محصول انسان مدرن است در فرهنگ كدخدابازي ايراني.  

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *