تحقيقات بسياري در دنيا در مورد وبلاگ از جنبه هاي مختلف انجام مي شود. از نظر مخاطب، مطالعات فرهنگي، زندگي روزمره و هويت و … از نظر رسانه اي هم تحقيقات بسياري از جنبه هاي مختلف صورت مي گيرد.
يكي از اين جنبه ها اعتبار است كه اين چند روزه مشغول سرچ و بررسي آن بودم. يكي از تحقيقات دانشگاهي نشان داده است كه ۷۴ درصد از خوانندگان وبلاگ، مطالب آنها را در حد متوسط يا زياد، معتبر ميدانند اگرچه آنها تاييد كردند كه وبلاگها بيطرف نيستند اما آنها اين تضاد را اينگونه توضيح دادند كه معمولا يكي دو تا وبلاگ را نمي خوانند و عملکرد سایر بلاگنویسها مثل سوپاپ اطمینان عمل مي كند و در فضاي وبلاگ (به عنوان يك كل)، بوسيله پيوند دادن و برقرار كردن پيوند در هر پست، بلاگرها به طور جمعي تصميم ميگيرند كه كار چه كسي مهمتر است و اعتبارش بيشتر است.
البته اين مواردي كه من ديدم بيشتر كه چه عرض كنم نود درصد متعلق به دانشگاههاي آمريكا بود. برخي تحقيقات نشان دادند كه با توجه به اينكه در اين فضا يك وبلاگ در صورتي مي تواند سر و پا باشد كه اطلاعات مناسب و معتبر طبق نظر اعضاي آن كاميونيتي بلاگي بدهد و مخاطب هم در توليد خبرها مشاركت دارند و مي توانند اخبار خودشان را هم منتشر كنند پس از اعتباري برخوردارند. اساسا منطق ويكي ها هم همين است و مي دانيم كه هر دو وب۲ هستند.
اينكه نوشته بودم مردم نگاري در تحقيقات رسانه اي را بايد جدي گرفت همين است. يعني بواسطه مردم نگاري بايد فهميد كه اعتبار وبلاگ در ميان مخاطب و يا اصحاب رسانه ما چگونه درك مي شود.
به نظرم بسته به اينكه اين كاميونيتي چقدر جا افتاده باشد و فرهنگ نقد و مشاركت و بلاگر بودن به معناي واقعي جا افتاده باشد مي توان نتايج اين تحقيقات را معتبر دانست وگرنه در بستر فرهنگي گفتماني جامعه ما نتايج اين تحقيقات چندان قابل اعتنا نيست. در آمريكا وبلاگ از اين جهت معتبر دانسته شده (البته با تذكر جناب دكتر اردستاني اين جمله غلط است)، مي دانم ولي حالا اينطور اصلاح مي كنم) در فضاي وبلاگي برخي بلاگها به اين دليل معتبرند كه بلاگرها مي توانند خودشان باشند و فعالانه مثل يك بلاگر واقعي به هم سر بزنند و همديگر را چك كنند. از طرف ديگر دسترسي به اطلاعات هم دارند اما در جامعه ما حتي بلاگرها هم خود سانسوري دارند. كم نبودند كساني كه بهشان تذكر داده شده و اصلاح شدند!!! با اين سرعت و فيلتر و قانون دسترسي به اطلاعات! و … بلاگر بودن اينجا معناي خاص ايراني اش را دارد!
ساعت سه صبح است. آخ برم آشپزخانه تا … سابقه كتري سوزاندن دارم. اگه يك دفعه ديگه …