ـ انساني كه دو جنگ جهاني و جنگ سرد را پشتسر گذاشته و تجربه انقلابها و غيره را دارد علاقه اش به حقوق بشر افزايش يافته است. اين انسان اكنون فكر ميكند مسائلاش را بايد جهاني حل كند به رسانه جهاني نيز نياز دارد.
ـ اين وبلاگها و شبكه هاي اجتماعي روي ما روزنامهنگاران هم تاثير جدي گذاشت. اگر رازي برملا نشود روزنامه نگار هم اين توجيه را دارد كه فعلا حرفي نزند ولي وقتي افشا شد ديگر روزنامهنگار نميتواند شانه خالي كند و اگر بكند متهم به عدول از وظيفه اطلاع رساني خود است.
ـ اگر بخواهيم مسووليتي به رسانه بار كنيم به كدام رسانه بار كنيم؟ وقتي تمام ساختارهاي رسانهاي در اختيار حكومت است چه چيزي در ته آن باقي ميماند؟ مردم چقدر ميتوانند رسانه را انتخاب كنند؟
ـ وقتي رسانههاي مورد توجه مردم زده ميشود، كانال ارتباط حاكميت با مردم بسته ميشود. حتي اگر نگران حكومت باشيم بايد نگران آزادي مطبوعات باشيم.
ـ روحيه تحريريههاي حرفهاي بسيار پايين است كه اين موضوع در رفتار همكاران، دستكشيدن از روزنامهنگاري، صف كشيدن براي استخدام در رسانههاي خارجي به چشم ميخورد اگر گوش شنوا و چشم بينايي وجود داشته باشد بايد تكان بخورد و به نظر من اين بارزترين جلوه تهاجم فرهنگي است كه به عرصه رسانهاي كشور صورت گرفته است.