یادداشتی نوشته بودم که احساس می کنم نکته اش باز جای یاداوری دارد حالا که معرکه منم ها و مدعی ها بالا گرفته است. عصبانی بودم مثل خیلی ها که عصبانی بودند آنروزها. روزنامه های دوم خردادی چاپش نکردند و ۱۶ فروردین ۸۳ در امید جوان چاپ شد. در این یادداشت خبر اعتراض مردم تایوان به رییس جمهورشان را بهانه کردم و …
«از جمله خبرهای اخیر یکی هم اعتراض گسترده مردم تایوان بود به نتایج انتخابات ریاست جمهوری کشورشان که گفته اند جمعیت معترض از نیم ملیون گذشته بود و چه سخنرانی تندی کرد رهبر اپوزیسیون در آن اجتماعی که سر.د هم خواندند و آواز.
می گویند فرهنگ اعتراض مدنی ستودنی است و در جهان امروز امری پذیرفتنی.راستی به نظر شما نتیجه و وضعیت این اعتراضات در جهان نیمه جنگلی ما چگونه است. به نظرم اگر در ترکیه چنین اعتراضی صورت گیرد. نظامیان رهبران اپوزیسیون را – البته در یک اقدام کاملا دموکراتیک و قانونی- از کلیه حقوق مادی، معنوی، زیستی و غیرو محروم می کنند.
اگر ایتالیا شاهد اعتراضاتی از این دست باشد اتفاق خاصی نمی اغتد. نخست وزیر یک مولتی میلیاردر قدرتمند است که اگر نخست وزیر هم نباشدچیزی از ان قدرتش کم نمی شود، قدرتی که نمی گذارد چیزی از نخست وزیری اش کم شود! در مورد چین قضیه کمی فرق می کند. نیروهای پلیس در دسته های کاملا منظم با هماهنگی و خونسردی همه را قتل عام می کنند. کارگران شهرداری خیلی منظم خون ها را می شویند و جنازه ها را جمع آوری می کنند. دولت همانکه تصمیم حزب است را اجرا می کند. اما در فرانسه مردم به سخنان معترضین گوش می دهند و هر کس قانع شد می تواند به آنها ملحق شود. رییس جمهور با رهبران اپوزیسیون وارد مذاکره می شود. اگر خشمگین شد شب در دفتر خاطراتش شعرهای غم انگیز می نویسد. ونزوئلا اما به این اعتراضات عادت دارد و رییس جمهور آن هم که معلوم است همه چیز می خورد غیر غصه به سرکوب عادت کرده است.
در سوئد کار هیچوقت به اعتراضات گسترده نمی رسد چون هر کس اعتراضی داشته باشد می تواند در سوپرمارکت نخست وزیر را ببیند و اعتراضش را مطرح کند و نخست وزیر هم چون فردا باز هم با مردم روبروست ترتیب اثر می دهد. البته گاهی اتفاق می افتد که فرد انقدر عصبانی است که چاقو می زند (مثل وزیر امورخارجه سوئد که سال گذشته اینچنین در یک مرکز خرید کشته شد). در آمریکا، نه بهتر است امریکا را بی خیال شویم چون تنها چیزی که ممکن است برای یک رییس جمهور در آمریکا نگران کننده باشد انتخابات بعدی است. در انگلستان هم این اعتراضاتی از دست مشکلی ایجاد نمی کند. اگر تا صد سال دیگر هم در عراق سلاح های کشتار جمعی پیدا نشود نخست وزیر خوش تیپ همچنان با استدلال های خاص خود اثبات می کند که عراق سلاح های کشتار جمعی داشته است.
او همچنان به جد معتقد است حمله به عراق کار درستی بوده، دولت او در قتل دکتر کلی هیچ نقشی نداشته است. البته چندی پیشتر هم شنیدیم که نیروهای اطلاعاتی دولت او در دفتر دبیرکل سازمان ملل جاسوسی نکردند و مکالمات تلفنی او را هم شنود نکرده اند تا بعدا معلوم شود این نخست وزیر خوش تیپ چه کارهای دیگری نکرده است برویم به سراغ کشور خودمان. راستی اگر در کشور ما اعتراضی بر ضد برنامه های رییس جمهور صورت گیرد چه می شود؟ هیچ، رییس جمهور در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده می گوید: «من می خوام برگردم کتابخونه»