شفقنا رسانه_ نشست «رسانه های ایرانی و ناگهانی کرونا» به صورت آنلاین با حضور دکتر حسن نمکدوست مدیر آموزش موسسه همشهری، امید جهانشاهی دکتری مدیریت رسانه، سعید ارکان زاده دکتری ارتباطات و روزنامه نگار ،به دبیری دکتر منصور ساعی و به همت پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
به گزارش شفقنا رسانه،جهانشاهی در ابتدای صحبت های خود به اعتماد مخاطب اشاره می کند و می گوید: ارتباطات اساسا برای تبادل معناست و آن چیزی که معنا را آشکار می کند، تفسیر است و این تفسیر به همان بافت اجتماعی که از ابعاد مختلف می توان درباره آن صحبت کرد، مربوط می شود. مثلا نگاهی که مردم به رسانه دارند، نگاه دولت به رسانه و انواع متغیر های دیگر. متاسفانه اعتماد سیاسی در جامعه ما طبق تحقیقات مختلف انجام شده در ۲۰ سال گذشته یک سیر نزولی را طی کرده است. کم شدن اعتماد سیاسی بر کمتر شدن اعتماد مردم به رسانه های رسمی تاثیر گذاشته است.
او توضیح می دهد: معتقدم کرونا اگرچه به صنایع مختلف لطمه زد و به اقتصاد سازمان های رسانه ای لطمه زد، اما برای حرفه روزنامه نگاری یک فرصت مغتنم و عالی ایجاد کرد. روح روزنامه نگاری زنده را کرد. به رسانه های رسمی یک فرصتی داد تا اعتماد از دست رفته را بازسازی کنند. حتی روزنامه نگاری شهروندی هم به خاطر کرونا بسیار جدی شد. پزشک، پرستارها و کادر درمان شروع به حرف زدن با مردم کردند.
جهانشاهی با اشاره به عملکرد رسانه های جریان اصلی درباره کرونا می گوید: هنگام اعلام رسمی ورود کرونا به کشور در سازمان صدا و سیما یک اتاق کرونا در معاونت سیاسی به سردبیری خانم میرسیدی تشکیل شد که مدام در حال پوشش اخبار کرونا بودند و خبرنگارها موظف بودند مدام تولید محتوا در این زمینه داشته باشند. صدا وسیما تلاش کرد تا در دو بعد خبر و اطلاع رسانی و آموزش، برنامه ها متعددی به طور مرتب درباره کرونا پخش کند. تا حدی هم موفق بود. مخصوصا شبکه خبر که توسط مردم بسیار دیده شد. این نکته را هم باید یادآور شوم که اعتماد مردم در حوزه سلامت به رسانه ها تقریبا بیشتر از دیگر بحران هاست.
او بیان می کند: از یک جایی به بعد موضوع کرونا از دستور کار دولت خارج شد و دیگر در اولویت قرار نگرفت. به همین خاطر سایه اش روی عملکرد رسانه ها افتاد. یعنی اعضای ستاد مبارزه با کرونا دچار مشکل شدند. چون دولت خواسته های آنان را عملی نمی کرد، مثلا جلوگیری از مسافرت ها و….که دولت آنان را اجرایی نکرد. این موضوع دلایل زیادی داشت از جمله اینکه دولت نمی توانست زیر بار مسائل مالی قرنطینه و محدودیت ها برود. در کشورهایی که محدودیت اعمال شد، دولت از نظر اقتصادی به کسب و کار ها کمک کرد. ولی این مسأله برای ایران عملی نبود. این یک بعد قضیه است. بعد دیگر به نظام مدیریتی کشور برمی گردد که مشکلات خاص خود را دارد. مثلا در همه بحران ها ما تعدد سخنگو روبرو هستیم، که درباره کرونا هم این مسأله به وجود آمد و همه اینها بر عملکرد رسانه ها تاثیر گذار است.مسائل تاثیر گذار دیگر بر عملکرد رسانه؛ تناقض ها و کشمکش ها مدیران با یکدیگر و سیاسی شدن بحران کرونا بود. مدیریت بیماری های واگیر در برخی کشورها کاملا غیر سیاسی و حرفه ای است. اما در کشور ما این مسأله هم سیاسی شد.
جهانشاهی هم با تایید صحبت های نمکدوست می گوید: اتاق فکر برای مدیریت بحران کرونا، کاملا احساس می شود چرا که گویی کرونا در حال کنترل ما است. در حالیکه رسانه ها باید این بحران را کنترل کنند. به نظرم در دو دسته می توان آن را چارچوب بندی کرد یکی عوامل معرفتی و دیگری عملکردی. عوامل معرفتی به این معنا که رسانه برای ما و دولت چه معنایی دارد. عوامل عملکردی هم مربوط به مسائل چگونگی کار کردن رسانه ها در کشور ما می شود.
او با اشاره به روایت های موجود درباره کرونا توسط رسانه ها،بیان می کند: برای روایت کرونا در کشور دو نگاه وجود دارد، یکی خودش را در شکل ادبیات زندگی نشان می دهد و دیگری خودش را به صورت ادبیات جنگ نشان می دهد. به تیترها و روایت اخبار در رسانه ها نگاه کنید، مبارزه با کرونا، کرونا را شکست می دهیم و…این نگاه، یک رویکرد فرهنگی است و ادبیات جنگی دارد. در حالیکه ما باید با کرونا زندگی کنیم. این مسائل نشان می دهد ما در حوزه ارتباطات سلامت ضعف ها و خلأ های جدی داریم. اما مواجهه با ادبیات جنگ که اخبار کرونا را چارچوب بندی کرده چه تبعاتی در جامعه داشته است؟ ورزش نکردن، انزوا و خانه نشینی، ترس و استرس فراوان به خاطر کرونا نیست، بلکه به خاطر بد عمل کردن ما در قبال بحران است. هر چند من با سختگیری در رعایت پروتکل ها مصرم، اما نحوه روایت ما از بحران کرونا و ادبیات ما در مواجهه این بحران، باید برای زندگی باشد و با کرونا کنار بیاییم.
او پیشنهاد می دهد: اگر استقلال حرفه ای رسانه ها به رسمیت شناخته شود، رسانه ها می توانند مدیریت حرفه ای داشته باشند. آنوقت ادبیات جنگ تبدیل به ادبیات زندگی می شود. همچنین ما در همه بحران چاره ای جز اینکه روزنامه نگاری حرفه ای و جامعه مدنی را بپذیریم، نداریم. رسانه های حرفه ای و انجمن های صنفی کاملا حرفه ای، باید برای مقابله با کرونا وجود داشته باشند. مسأله بعدی اهمیت رسانه های اجتماعی در واکنش به مسائل امروز است و در این حوزه با چالش هایی روبرو هستیم و نمی دانیم که رسانه های اجتماعی باید به این مسائل ورود کنند یا نه. این بلاتکلیفی به تشدید روانی این بحران دامن زده است.
در ادامه جهانشاهی با اشاره به نقش مثبت رسانه های اجتماعی می گوید: رسانه های اجتماعی یک ظرفیت بزرگ برای بحران ها و انسان امروز ایجاد کرده که متاسفانه ما از آن محروم هستیم. فرهنگ گفتگو کردن در جامعه ما مشکل دارد و این مشکل خودش را در رسانه های اجتماعی نشان داده و اجازه نمی دهد رسانه های اجتماعی، ظرفیت کارآمدی که می توانند برای کرونا داشته باشد را بازی کند. رسانه های اجتماعی تمام روابط ما را تغییر دادند از جمله روابط دوستی و کاری ما دیتا بیس شده است و کسب و کار رسانه ای ما زیر چتر دیجیتالی شدن است.
به گزارش شفقنا رسانه،جهانشاهی در ادامه صحبت های خود به نقش رسانه های محلی اشاره می کند و می گوید: کرونا باعث شد رسانه های محلی در دنیا بیشتر مورد توجه قرار بگیرند. دلیل آن هم این بود که تعداد تلفات فقط عدد نیست بلکه جان انسان هاست که گرفته می شود، و روزنامه های محلی این فرصت را پیدا کردند تا از یک نگاه همدلانه تر اخبار و روایت قربانیان را منعکس کنند و از این منظر روزنامه نگاری محلی بسیار رشد کرد و در آینده هم روزنامه نگاری محلی باز هم تقویت خواهد شد.