قزوین شهری اصیل و ریشه دار در تاریخ ایران است. دیرینه آن به پیش از اسلام می رسد و در واقع عمارت های فاخر اسلامی را بر بناهای دوران ساسانی ساخته اند.
موزه قزوین، خیابان سپه (که اولین خیابان ایران لقب گرفته)، مسجد جامع قزوین، عمارت چهلستون و بازارچه یا سرای سعدالسلطنه هر کدام دیدنی و ارزشمند هستند.
در موزه قزوین سکه هایی از عهد ساسانی قرار داشتند. تا قبل از اسلام، بر سکه ها تصویر شاهان حک می شد و پس از اسلام آیه ای از قران خطاطی شده بود. در دوران اسلامی هنر خوشنویسی اهمیتی ویژه و رونقی چشمگیر یافت. از این رو قزوین به خوشنویسی هم شهره است و هنرمندان خوشنویس بسیاری قزوینی بوده اند.
طراحی و نساجی از دیگر هنرها و صنایع مطرحی بود که رد بالندگی آنرا در موزه قزوین می توان جست. در کتاب زنان و جنسیت در اسلام تالیف لیلا احمد استاد و پژوهشگر مصری مقیم آمریکا خوانده بودم که صنعت بافندگی و پوشاک که خاص اشراف دوران ساسانیان بود و زنان اشرافی را از زنان عامی متمایز و برجسته می ساخت، با اسلام به لایه های دیگر اجتماع و به اصطلاح طبقات بالا تسری یافت و باعث رونق این صنعت در دوران اسلامی شد.
در سرای سعدالسلطنه که گفته می شود اولین کاروانسرای سرپوشیده شهری کشور است، موزه ای است از هنر مجسمه سازی که دیدنی و دلگشاست. از شاهنامه تا جنگ تحمیلی اخیر، رشادت های ایرانیان به زیبایی مجسم شده است. اوج شکوه و زیبایی آنجاست که نوشته دکتر میرجلال الدین کزازی (مربوط به بازدید سال گذشته اش از این موزه) را می خوانی. قلمی بی بدیل و بینشی بی نظیر محصول عشق به ایران.
![]()
در عمارت چهلستون، سازی دیدم که ظاهری همچون دار فرش بافی داشت و استاد شکری از هنرمندان قزوینی ابداع کرده بود. خانمی که راهنمای عمارت بود اوازی را با این ساز برایم بلوتوث کرد.
![]()
نمی توان از قزوین گفت و یادی از ایین خوان و خوراک ان نکرد: این هم قیمه نثار در رستوران اقبالی