چشم ها، فکرها، دل ها را باید شست

برای نوشتن مطلبی مختصر در مورد توصیه هایی که می توان به والدین کرد در مورد آسيب هاي استفاده از رسانه هاي جديد براي نوجوانان و اعتیاد به اینترنت به نكته جالبي برخوردم. در این زمینه در ایران و جهان کارهای زیادی انجام شده اما در منابع انگلیسی تا انجا که من دیدم بیشتر تمرکز بر استفاده بیش از حد و اعتیاد به اینترنت است اما در منابع فارسی گاهی به مطالب جالبی بر می خوردم! مثلاً در جایی خواندم که کسی بازی را معادل کار بیهوده گرفته بود و خانواده ها را هشدار داده بود که مراقب باشند که نوجوانان وقتشان را با بازی ها به بطالت صرف نکنند، در حالیکه نوع بازی می تواند بد یا خوب باشد ولی خود بازی بطالت نیست. بچه ها با بازی هایشان زندگی می کنند و بزرگ می شوند. در جایی دیگر خواندم یکی اظهار تاسف کرده بود که خیلی از جوانان از اینترنت برای کارهای بیهوده ای مثل دوست یابی و ارتباط با دوستانشان استفاده می کنند! هیچ اشاره ای هم به نوع دوست نکرده بود که منظورش را درست بیان کرده باشد! وقتی در سرچ به این قبیل مطالب برمی خوردم، خاطره دوستی مدام در ذهنم زنده می شد.
می گفت در همايشي بوديم. آقاي بزرگواري از صبح با پسرش نشسته بودند و حدود ظهر، نوجوان بهانه جويي مي كرد كه بابا گشنمه. من جلو رفتم و گفتم حاج آقا طبقه پايين بوفه هست. اگر اجازه بفرماييد يك ساندويچ براش بگيرم. حاج اقا با لحني كه گويي رازي را باز مي گويد، گفت: خيلي از فسادها از همين ساندويچ خوردن شروع مي شه !!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *