رسانه‌نگاري

امروز هم جلسه خوب و به خوبي برگزار شد. اين بحث كه وبلاگ نويسي نوعي روزنامه نگاري يا ژورناليسم به حساب مي آيد يا نه اينبار هم مثل جلسه قبل چالشي ترين موضوع جلسه بود. من البته نبايد يك پاي بحث مي بودم اما با نظر دكتر ابطحي موافقم كه وبلاگ‌نويسي هم ژورناليسم است. البته نظر پدرام الوندي عزيز هم ديدگاهي غالب به شمار مي رود. نظر دكتر ضيايي پرور هم ديدگاهي بينابين بود.
به نظرم معناي ژورناليسمي كه در ذهن داريم هنوز ريشه دار و مايه گرفته از رسانه هاي قديم است و نه نيو مديا. با رسانه‌هاي مبتني بر وب، نه تنها رسانه صورتي نو مي يابد بلكه سيرتي ديگر پيدا مي كند، پس از ژورناليسم هم بايد جامه نو به تن كند و كرده. همين دغدغه است كه مي گوييم رسانه‌نگاري مناسب‌تر و معنادارتر است تا كلمه ژورناليسم. 
بهرحال بازهم چيزهاي زيادي ياد گرفتم. راستي كه ياد گرفتن چقدر لذت بخش است. احساس شيريني دارد وقتي الهام مي‌گيري از خاطره‌اي و پنجره اي را مي بيني كه روبرويت باز مي شود به نكته اي نو و نويد بخش حرف تازه اي اگر مدل شود. اما دريغ كه اين مدلهاي من حكايت دوغ و درياست. 
خبر راه اندازي سرويس وبلاگي مجلس را هم كه اول بار دكتر ضيايي پرور داده بود و بعد هم همه گفتند بي نقل صاحب خبر، ابتكار جالبي است كه بعدها حكايتها از آن خيزد، پر جرم و پر اختلاس. بهشت روزنامه‌نگاران كه مي گويند يعني همين.
شايد هم نماينده ها به اين نتيجه رسيدند كه اگر در فضاي وبلاگي فعال باشند سريعتر و مطمئن‌تر مي توانند در مورد وزيران ناشناس پيشنهادي و يا احياناً مدرك ادعايي‌شان اطلاعات كسب كنند.  

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *