هر نرمی نرم خبر نیست

دوستی به یقین اصرار می ورزید که آن خبر روزنامه «ملت ما» از جنس نرم خبر است و کاملاً درست.

درست است که نرم خبر چیزی متفاوت از خبرهای رسمی خشک بعضاً حادثه ای و سیاسی چنان و بهمان است، اما همه اینها دلیل نمی شود که هر چیزی غیر از اینها بود، نرم خبر باشد.
ملک سلیمان یک فیلم مذهبی و برگرفته از قرآن مجید است و کاملاً بدیهی است که بسیاری شخصیت های سیاسی و غیر سیاسی مثل عموم علاقه مندان آثار دینی و قرآنی این فیلم را دیده باشند. چرا روزنامه نگار فکر کرده است به خصوص در این سینمای مضحک امروز ایران، دیدن یک فیلم جدی دینی توسط محسن رضایی، خبری «جالب» برای جامعه مخاطبش به حساب می آید؟
از آن گذشته نرم خبر طبیعت تنظیم خودش را هم می طلبد و بی سلیقگی است آنرا مثل سخت خبر کار کرد. نرم خبر یک جور توصیف جذاب می طلبد و این جذابیت هم در ساختار روایی آن است و هم در موضوعش. ساختار روایی متفاوت و معمولاً داستانی دارد. خیلی وقت ها اول شخص شروع می شود. معمولاًً جائی تمام می شود که پلی است به اول ماجرا. جالب و خواندنی، منبعش هم الزاماً رسمی نیست.
موضوعش هم مسائل و علایق انسانی و چیزهای باحال است. فاصله گرفتنش از آن ساختار سخت خبر به خاطر تاکید و توجهش به مسائل انسانی و علایق انسانی است. همه اینها به این معنی نیست که هر خبری که «به زعم روزنامه نگار» جالب آید نرم خبر است.
مقاله ای می خواندم در مورد عوامل روان شناختی که بر کار حرفه ای روزنامه نگاران تاثیر می گذارند. مقاله جانداری است. این عوامل باعث می شوند روزنامه نگار خود به خود با دروازه بانی اخبار بکوشد یک «واقعیت به تفاهم و اجماع رسیده» را به جامعه مخاطبی که در ذهن دارد منتقل کند یا القا کند. این عوامل متعدد هستند از همکارانش تا ایدئولوژی و ساختارهای اجتماعی و … بحثش مفصل است اما بهرحال آن چیزی که باعث می شود روزنامه نگار تشخیص بدهد فیلم دیدن محسن رضایی خبر است، اشکالی است که در آن عوامل وجود دارد. عواملی که باعث می شود روزنامه نگار درست دروازه بانی نکند.

اصلاً مساله ای که بهانه نوشتن پست قبلی  شد نرم خبر و سخت خبر نبود. من بعد از مدتها این روزنامه دیدم و خواستم بگویم در جامعه ای که خبر به معنای گفته ها و تصمیمات آقایان است و در فقدان نهادهای مدنی، دغدغه های صنفی جایی بایسته در حجم خبرهای دولتی و شعاری و ایدئولوژیک ندارند، لااقل دیگر فیلم دیدن آقایان را به اسم خبر به خوردمان ندهید. همین.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *