دیدارنیوزـ امید جهانشاهی: محمدعلی اسلامی ندوشن یکی از شخصیتهای بزرگ فرهنگی معاصر این سرزمین است که تعدد و تنوع آثارش در حوزههای مختلفی ادبی، فرهنگی و تاریخی ایران به روشنی نشان دهنده جایگاه فرهنگیاش و عشق او به این خاک است: کتابهایی، چون «ایران را از یاد نبریم»، «ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟» و «ایران و تنهائیش» دغدغههای او نسبت به ایران هستند؛ «ایران و یونان در بستر باستان» پژوهشی در تاریخ است و «زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه» پژوهشی در شاهنامه به شمار میرود. «گناه» و «چشمه» شعرهای منتشر شده اویند و «افسانه و افسون» و «پنجرههای بسته» داستانهایش و «ابر زمانه و ابرزلف» نمایشنامه. در سفرنامه هم دستی داشت که از آن جمله میتوان به «در کشور شوراها» و «کارنامه چین» اشاره کرد و البته «روزها» که خاطرات خواندنی از خواستگاهش است با نثری خواستنی: روان و شیرین. در این مجموعه آثار که شامل بیش از ۵۰…
برچسب: اسلامی ندوشن
۱۰۰ سالگی اسلامی ندوشن؛ چرا ایران مهم است؟
عصر ایران؛ امید جهانشاهی- صد سال پیش در چنین روزی، مردی به دنیا آمد که نامش با ایرانگرایی و عشق به فرهنگ و ادبیات ایران گره خورده است: دکتر محمد علی اسلامی ندوشن. به این بهانه شایسته است که یادی شود از ایران و عشق به وطن، به ویژه که حرمت وطن و اهمیت این خاک و مرزهایش، در این روزهای فضای مجازی هم مطرح است؛ نه به بهانه ستایش شهدا که جان پاک در گرو حفظ مرز و خاک گذاشتند، بلکه به دلیل توئیت توهینآمیزی که بر این مرز، مرگ نثار کرد. دکتر اسلامی ندوشن میگفت «چیزی که در تمام این سالها، زندگیام را از سرگردانی درآورده، عشق به ایران و ایران دوستی بوده است.» و این شور و عشق و دغدغه در همه آثارش هویداست: «چهار سخنگوی وجدان ایران»، «تأمّل در حافظ»، «زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه»، «ایران و جهان از نگاه شاهنامه»، «ایران را از…
در ستایش ندوشن به بهانه تشییع شبانه خالق روزها در زادگاه/ ندوشنی ها دلگیر دوری آرامگاه
عصر ایران؛ امید جهانشاهی- محمد علی اسلامی ندوشن – سلطان نثر پارسی- در نیشابور- شهری از نمادهای تمدن ایرانی- به خاک سپرده شد؛ به خاک ایران، خاکی که همه عمر عاشق او بود و برایش شیفته وار از دل نوشت. به تعبیر بانو ژاله آموزگار: «در همه نوشته های او بارقه عشق به ایران را می توان دید، ۳۰ نوشته او عنوان ایران را دارد: ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟، ایران و تنهاییش، ایران و جهان از نگاه شاهنامه و … او ایران واقعی را در نظر دارد و نه یک ایران خیالی و آرمانی. او ایران را کشوری می بیند با سرگذشتی خاص و متفاوت از دیگران. واژه های ایران و ایرانی پربسامدترین واژگان در میان نام های خاص در آثار اوست. ایران معشوق یگانه او بود ولی با همه این عشق هرگز سر ستیز با فرهنگ های دیگر ندارد.» دکتر اصغر دادبه، استاد ادبیات دانشگاه تهران، نیز…
«از ندوشن تا نیشابور»/به مناسبت بازگشت پیکر دکتر اسلامی ندوشن به میهن
عصر ایران؛ امید جهانشاهی- جلای وطن نکرده بود. جانش ایران بود و این در آثارش جاری است. رفته بود برای دیدار فرزندان اما بیماری مانع برگشتش شد. پزشکان پرواز طولانی را به صلاح ندانستند. درگیر بستر بیماری ماند تا درگذشت. پیکرش اما امانی در آرامگاهی آرام گرفت تا وقت آن درآید که بازجوید اصل خویش و بازگردد به موطن، به خاک ایران؛ تا عاشق فرهنگ و ادب ایران در جوار عارفان و شاعران باشد، بزرگانی چون عطار و خیام و در شهر تاریخی نیشابور هم آغوش خاک پاک شود. دکتر اسلامی ندوشن به نیشابور علاقه خاصی داشت. و مگر می شود همه عمر عاشقانه در فرهنگ و ادب ایران بکوشی و بنویسی و با شهری که از نمادهای تاریخی و فرهنگی تمدن ایرانی است، بیگانه باشی. کتاب صفیر سیمرغ دکتر اسلامی ندوشن در سفرنامهنویسی، اثری است هم درسآموز و هم به نثر ستودنی؛ مثل کتاب روزها که از…
«باید پای ایران ماند» ـ به مناسبت سالروز درگذشت محمدعلی اسلامی ندوشن
یک سال از درگذشت استاد محمدعلی اسلامی ندوشن گذشت. نام و یاد او، بیش از هرچیز و پیش از هر چیز، عشق به ایران و فرهنگ و سرزمین ایران را در ذهن زنده می کند. چراکه به عشق ایران نوشت و نوشت و نام خود با این عشق گره کرد. گروهی برانند که این مرغ شیداکجا عاشقی کرد انجا بمیردهمه کارنامه زندگی او تلاش و تقلا برای گفتن و نوشتن از ایران و فرهنگ و ادبیات ایران بود. مشیری شعر شیرینی دارد که در شروعش می پرسد:«باری اگر از من بپرسیچند روزی که در روی زمین بودیچه کردی؟» وقتی به تعدد عناوین متنوع او نگاه می کنیم، می بینیم دکتر اسلامی ندوشن چه پربار و چه پربرکت زیسته است و در حوزه های مختلف قلم زده است. شعر: «گناه» و «چشمه»، داستان: «افسانه و افسون»، داستان کوتاه: «پنجرههای بسته»، نمایشنامه: «ابرزمانه وابرزلف»، سفرنامه نویسی: «صفیر سیمرغ»، «آزادی مجسمه»، «در کشور شوراها»،…
دکتر اسلامی ندوشن؛ منش ماندگار و عشق به ایران
حقیقتاً اندوه غریبی است که همه عمر از ایران بگویی و به عشق ایران و ادبیات و فرهنگش بنویسی و شیفته ادبیاتش باشی و در این راه همه عمر بابرکت خود را صرف دهها کتاب و صدها مقاله کنی و دریغ که در آخر در غربت به سوی معبود پر بکشی. نباشی تا هزاران هزار همچون تو، عاشقان ایران، دور مزارت جمع شوند. بیهیچ شبهه و تردید، دکتر اسلامی ندوشن از ستارگان آسمان ایران معاصر است. یاران و همراهانش او را آزاده و باعزت، معتدل و متین، بیتکلف و اصالت جو و شیکپوش و جهاندیده توصیف میکردند. نام او با عشق به ایران گره خورده است. و این عشق در همه آثارش هویداست. از «ایران و تنهاییش» نوشت و بر «ایران را از یاد نبریم» تاکید کرد. کتاب «گفتن نتوانیم، نگفتن نتوانیم» هم مجموعه مقالاتی است که اختصاص به ایران دارد. به شاهنامه که از پایههای هویتی…
در ستایش او که ایران گرا بود
عصر ایران؛ امید جهانشاهی– غم غریبی است؛ میهنیمردی شریف که همۀ عمر در سینه عشق وطن داشت و از ایران نوشت، در غربت، چشم فروبست. دریغ که مرغ جانش اینجا عاشقی کرد و آنجا پرکشید. نام دکتر اسلامی ندوشن با ایران گره خورده است. او دغدغهمند فرهنگ، ادبیات و جامعه ایران بود و در اینباره بسیار میاندیشید و روان و شیرین مینوشت. نثر روان و شیرینش شاید در کتاب «روزها» بیشتر مشهود باشد. اثری چهارجلدی که دربارۀ خانه، خاطرات و ایام زندگی خودش نوشت. این کتاب از آن نمونههای ناب است از نثر روان و از این باب به نوقلمان توصیه میشود به دست گیرند. در کتاب «گفتن نتوانیم، نگفتن نتوانیم» که مجموعه مقالاتی دربارۀ ایران است، نوشته است: «تمدن ایران، آنچه هست، مربوط به گذشته است. ما چیز چندانی اضافه نکردهایم. بنابراین آنچه لازم است و تاکنون صورت نگرفته شناساندن جوهرۀ تمدن ایران است، جوهرۀ فرهنگ…