دیدارنیوز ـ امید جهانشاهی: ۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی نامگذاری شده بود، اما بسیار جای دریغ و افسوس و در عینحال جای شگفتی دارد که سازمانهای فرهنگی و رسانههای رسمی یا گذرا به آن اشاره کردند و یا حتی به سکوت از کنار آن گذشتند. این درحالی است که اتفاقاً در این سالها بیش از گذشته نیاز به نام و یاد و آموزههای فردوسی بزرگ داریم. جای تعجب است که در تریبونهای رسمی از اهمیت ایران و ایرانی بودن و توجه به فرهنگ ایرانی گفته میشود، اما سازمانها و نهادهایی که متولی فرهنگ سازی و تقویت ارزشهای ملی و فرهنگ ایرانی هستند به روز بزرگداشت فردوسی کمتوجه و یا در مواردی کاملاً بیتوجه هستند. براستی چه چیز همچون نام فردوسی و آموزههای او میتواند نام ایران و اسطورهها و نمادها و فرهنگ ایرانی را برکشد و بزرگ بدارد؛ که ایران چو باغی است خرم بهارشکفته همیشه گل کامگار—دریغ…
برچسب: دیدارنیوز
از رفتار اعتراضی، دو قطبی نسازیم
وجود دیدگاههای مختلف در جامعه امری طبیعی و نشانه بالندگی و پویایی است، اما دو قطبی سازی و توصیف مردم همچون دو گروه متضاد و رو در رو امری مخرب است. در نوروز امسال برخی با بازنشر و برجسته سازی تصاویر اجتماعهای مردمی در تخت جمشید و آرامگاه حافظ کوشیدند دو قطبی سازی دروغین ایران و اسلام را ایجاد کنند. بازی در زمین این دو قطبی سازی نادرست است، فارغ از اینکه به نفع چه سمتی این دو قطبی تفسیر شود. برای مثال، یکی در اینستاگرام به طعن و تحقیر گفت آهای شمایی که برای مخالفت با اسلام، سال تحویل را به مزار حافظ میروید، میدانید چرا به حافظ، حافظ میگفتند؟ و پوزخندی از سر تاسف زد که حافظ هم حافظ قرآن بوده است و دیندار. اما مساله اینجاست که به رسمیت شناختن نفس این دو قطبی سازی مخرب است، چون مردم را مقابل هم تعریف میکند، ضمن اینکه دروغین…
همراهی بیشرمانه با کشتار و بی رحمی
دیدارنیوز ـ امید جهانشاهی*: گفتهاند هر نظری محترم است، که نیست واقعاً. برخی نظرها اصلاً قابل درک نیستند؛ شوکآورند حتی. باور کردنی نیست که برخی زیر ویدیوی خودسوزی خلبانی در اعتراض به آنچه نسل کشی خوانده است به تمسخر او، بیتفاوتی نسبت به عمل او و حتی همدردی با اسراییل پرداختهاند. نام خلبان، آرون بوشنل، اما در تاریخ ثبت شده است؛ خلبان ارتش آمریکا که پیشتر نوشته بود «بسیاری از ما دوست داریم از خود بپرسیم، اگر در دوران بردهداری زنده بودیم، چه میکردیم؟ یا جداسازی نژادی یا آپارتاید؟ اگر کشورمان مرتکب نسلکشی میشد، چه کار میکردیم؟» او خود را در برابر حمایت کشورش از نسلکشی میدید و کاری کرد که به زعم خودش «اقدام من با توجه به آنچه فلسطینیان در برابر ظلم اسراییل متحمل میشوند، کار بزرگی نیست»، اما کار بزرگی بود که با وجود حذف فایل ویدیویی خودسوزی او از پلتفورم ایکس به دلیل آنچه «نقض دستورالعملها»…
بازگشت به توسعه برای ایران
دیدارنیوز ـ امید جهانشاهی: باخت مجدد سپاهان در بازی برگشت مقابل الهلال، باز آه و حسرت از شکستی دیگر را برای ما به همراه آورد. باخت تلخ است و، اما برای مردم ما باخت از عربها و عربستانیها تلخ تر. هنوز درگیر این ذهنیت هستیم که آن زمان که ما صنعت نفت داشتیم، آن زمان که ما سازمان هوپیمایی داشتیم، آن زمان که ما دانشگاه تهران داشتیم … آنها نداشتند. شاید از همین روست که تحلیلهای بعد از بازی این بود که چرا دفاع چپ را تقویت نکرده بودیم. چرا وینگر راست فلان نبود. چون اذعان به این واقعیت تلخ سخت است که آنها در فوتبال از ما جلو افتاده اند. اما واقعیت را باید پذیرفت و واقعیت این است که پیشرفت عربستان منحصر به فوتبال نیست. در کنفرانس پایان سال دارو که اسفند امسال (۱۴۰۲) در تهران برگزار شد، رسول دیناروند، رییس سابق سازمان غذا و دارو گفت: عربستان…
هویت ملی و مساله تاریخ
ساله هویت ملی بویژه نزد جوانان یکی از دغدغههای سالهای اخیر بوده است. امید جهانشاهی در یادداشت خود نگاه ایدیولوژیک به تاریخ را یکی از ریشههای تضعیف هویت ملی میداند. کد خبر: ۱۶۱۰۵۸ ۱۱:۵۵ – ۲۳ دی ۱۴۰۲ دیدارنیوز – امید جهانشاهی: یکی از نگرانیهایی که گاهی مطرح میشود مساله هویت ملی جوانان است و میزان شناخت و وابستگیشان به فرهنگ و هویت ایرانی. این مهم را از زوایای گوناگون میتوان دید، اما یکی از راههای ترویج هویت ایرانی و ایران دوست کردن جوانان، آشنایی درست آنها با تاریخ ایران است. باید دوباره به تاریخ برگردیم و با تاریخ آشتی کنیم. نگاه ایدئولوژیک و سیاسی به شخصیتهای تاریخی و سیاه توصیف کردن همه آنچه غیر خودی است جوان ایرانی را از تاریخ یعنی ریشهها دور و غریب و از معنا و هویت تهی میسازد. وقتی مدام تبلیغ شود که اکثر رجال گذشته اعم از وزیر و سیاستمدار و روشنفکر، عدهای…
در گلستانه چه بوی بدی می آید؟
دیدارنیوز ـ امید جهانشاهی:مستند ایرانگرد یکی از برنامه های تلویزیونی محبوب بود؛ چون روایت محبوب بود: ایران. روایتی از کوه و دشت و دامن سرسبز طبیعت، روایتی از مردمان روستاها و عشایر جای جای «ایران جان».خبر سفر کاری جواد قارایی، مستندساز ایرانگرد، به عمان برای ساختن برنامه هایی در معرفی جاذبه های این کشور شوکه کننده بود. ابتدا که شایعه مهاجرت او مطرح شد برخی گفتند باز هم مهاجرت؟ حتی جواد قارایی! برخی گفتند ایرانگرد چرا؟ برخی گفتند برای گردشگری عمان؟! پس چه کسی باید به فکر گردشگری در ایران باشد که هزار بار بیشتر ظرفیت دارد از عمان. روزنامه نگاری هم نوشت: آن «در گلستانه چه بوی علفی می آمد، چه شد؟» و …همه این سوالات تلخ پرسیدنی هستند. واقعاً چرا باید جوانان و پزشکان و مهندسین و کارگرهای ماهر مهاجرت کنند؟ چرا درصد بالایی از جوانان باید در فکر مهاجرت باشند؟ چه چیزی تلخ تر از مهاجرت؟ همین…
«نه شرقی، نه غربی»؛ ایران گرایی
دیدارنیوز ـ امید جهانشاهی: بعد از همراهی روسیه با ادعای کذایی برخی کشورهای حوزه خلیج فارس در ارتباط با مالکیت جزایر سه گانه، موجی از انتقاد به این کشور و به تبع آن سیاست شرق گرایی و همچنین از سوی دیگر دفاع از روسیه و پوتین در فضای رسانه های اجتماعی و فضای سیاسی مطرح شد. از جمله پیام های مخالفان روسیه این بود که اگر آمریکا بواسطه کودتای ۲۸ مرداد مطرود است، روسیه سابقه تجاوز به خاک کشورمان را داشته است و ایادی خود را با عنوان حزب دموکرات آذربایجان در تبریز حاکم کرده است و بسیاری از مبارزان را سرکوب و اعدام کرده است. در سوی دیگر اما طرفداران به اصطلاح شرق گرایی معتقدند آمریکا رو به افول است و قدرت آینده فقط چین است و رابطه با آمریکا مذموم است چون ذاتاً شیطان است و …این مدافعان از اصولگرایان و بعضاً دارای گرایش های تند اصولگرایی هستند و…
یاد قربانیان سردشت
دیدارنیوز ـ امید جهانشاهی: ۳۶ سال کم نیست، عمری است برای خودش. ۳۶ سال، اما هرچه هم باشد، چیزی از آن داغ تلخ و سنگین کم نمیکند. آن جنایت هولناک حمله شیمیایی، آن به خاک افتادن کودکان، آن شهدای مظلوم سردشت. ۳۶ سال گذشت، اما تصویر آن پدری که نوزاد در آغوش بر در خانه از نفس افتاد، همچنان تازه و تلخ و سخت جگرسوز است. تصویر آن بچههایی که کنار مادرشان جان دادند، تصویر دختر شش سالهای که بر تخت بیمارستان به مدد ماسک نفس میکشید، تصویر مادری که با صورت تاول زده، خونین دل و ناامید به دلبند چهارساله اش که بی رمق بر تخت بیمارستان افتاده بود نگاه میکرد؛ نه این تصاویر هرگز فراموش نمیشود. داغ لالهها از یاد رفتنی نیست. این زخم پر درد که بر پیکر وطن خورد همیشه در خاطرهها خواهد ماند: آن ساعت شوم، ساعت چهار و نیم بعدازظهر هفتم تیرماه سال ۱۳۶۶…