اخیراً ویدیویی در فضای مجازی دست به دست می شود که در آن خواننده رپر آمریکایی بر خودروی خود ایستاده و فقرا و بی خانمانان در اطراف خودروی گران قیمت او در حال جمع کردن اسکناسهایی هستند که در هوا پخش می کند.
نکته تامل برانگیز ماجرا آن است که در هر گروه و کانال تلگرامی که ویدیو را دیدم همراه با جملاتی در ستایش خواننده رپ بود. حتی یک نفر در هیچ گروهی از این زاویه نگاه نکرده بود که چرا آمریکا به عنوان اقتصاد اول یا دوم جهان باید چهل میلیون فقیر داشته باشد. چرا باید این بی خانمانان به دنبال پول کف خیابان شیرجه بزنند. نکته در اینجاست که هیچکدام از این گروه ها و کانال های تلگرامی مورد اشاره دولتی و مربوط به حزب الهیها هم نیستند.
تصور بفرمایید همین ویدیو مربوط به تهران بود، یعنی خواننده ایرانی در موقعیتی مشابه برای فقرا پول می ریخت. فراگیرترین واکنش این بود که این کارنامه جمهوری اسلامی است. ای دولت بی شرف و …
به نظرم مردم ما به دلیل معترض بودن از فشارهای اقتصادی، به دلیل شاد نبودن، به دلیل نداشتن درک واقعبینانه از غرب و شاید عوامل جامعه شناختی دیگر، دچار سوگیری شناختی نسبت به محتوای رسانه ای شده اند.
بنده به صورت خام تنها دغدغه ای را طرح کردم و مساله شناسی و ارائه راهکار نیاز به تامل بیشتر دارد اما بی شک یکی از راهکارهای مواجهه، تزریق شادی و امید به آینده ایران است.
جامعه افسرده، عزت نفس ندارد، بدبین و خودزن است و این باعث سوگیری شناختی نسبت به هر محتوای ایرانی است.