به گمانم يكي از مسائل اساسي در جامعه ما كه تا حل نشود و به تفاهم نرسند بزرگان نظر و مردان بر پرده، ما راه به جايي نخواهيم برد، نفت است كه گاهي ثروت ملي است و گاهي بلاي سياه. بيچاره تقصيري هم ندارد، از ماست كه بر ماست، اما چه كنيم كه خيليها منشا بدبختي هايش خواندهاند و خر است كسي كه نداند خودشان منشا بدبختي بودهاند از همان صد سال پيش كه خوابمان كرده اند و بار گناه به بلاي سياه سپردهاند.
اما اين نفت هم بر چيزي نبوده كه بي تاثير نباشد. فكر كرديد بر انتخابات چه تاثير تابلويي دارد.وقتي گران مي شود، دوره مرگ بر فلان و بهمان و هيچ كسي هيچ غلطي نمي تواند بكند و اسرائيل بايد برود و اگر بخواهيم، مي توانيم، مي شود. يعني دوره اصول گرايان مي شود. وقتي نفت ارزان مي شود، دوره گفتگوي تمدن ها و در جمع ما شعار دوستي باشد و نه مرگ بر و گفتگوي تمدنها و اينها مي شود. يعني دوره اصلاح طلبان مي شود.
حتي حد اين اصول گرايي و اصلاح طلبي هم باز به قيمت اين لعنتي بستگي دارد. اگر خيلي بالا برود مي گويند اصلا مديريت جهان را بايد تغير دهيم و اگر بخواهيم ما مي توانيم (البته به اين معني كه پول مي دهيم مي خريم).
حالا اگر نفت بشود ۳۰۰ دلار مي گويند آمريكا هم بايد برود، اصلا اروپا هم برود. از آن طرف هم خدا نكند نفت ارزان شود. تا ۲۰ دلار مي گويند گفتگو با آمريكا كه گناه نيست. بشود ۱۰ دلار مي گويند چرا ديوار بي اعتمادي وجود دارد، خرابش كنيم. بشود ۲ دلار مي گويند آمريكا كه اصلا برادر ماست، عمه اسرائيل چطوره؟