جلسه ديروز و روز خبرنگار

جلسه ديروز خوب بود. اين نشان مي دهد كه موضوع وبلاگ نويسي، نسبتش با روزنامه نگاري و تاثيرش بر ان در جامعه ما كم كم دارد به يك بحث جدي مطرح مي شود. بيشترين بحث و تفاوت آراء در مورد اين بود كه ايا اساسا وبلاگ نويسي نوعي ژورناليسم به حساب مي آيد يا نه. در اينجا سوء تفاهمي وجود داشت. يك بحثي كه هست اين است كه آيا هر كسي رانندگي مي كند راننده است. نه راننده نيست به اين معني كه در صنف رانندگان باشد اما بالاخره دارد رانندگي مي كند و اگر خطايي كرد پليس او را به عنوان راننده جريمه مي كند. راننده حسابش مي كند اگرچه از قبل رانندگي امرار معاش نمي كند اما كارش به هرحال كار رانندگي است. وقتي مي گوييم وبلاگ نويسي نوعي ژورناليسم به حساب مي آيد يا نه. گفته مي شود نه چون اصول و قواعد روزنامه نگاري را رعايت نمي كند و … دلايل ديگر.
چيزي كه بعد از جلسه ذهنم را درگير كرده بود اين بود كه همانطور كه معناي رسانه به تدريج با رسانه هاي جديد دارد بازتعريف مي شود معناي ژورناليسم هم دارد بازتعريف مي شود. روزنامه نگاري شهروندي، روزنامه نگاري شبكه اي و ادبيات در حال شكل گيري مربوط به روزنامه نگاري به اصطلاح خلاقانه تعريف و معناي جديدي از چارچوبهاي كار روزنامه نگارانه (يا به تذكر درست جناب مهرداد خدير) كار روزنامه نگاريك ارائه كرده است.
ديروز استاد قاضي زاده كه زودتر خواست برود،  مصطفي قاجار ده دقيقه اي نبود كه با ايشان كار داشت. اگر مي خواهيد ببينيد چكار داشت اينجا بخوانيد.
بعداز ظهر هم مصاحبه اي با دكتر بهزادي سردبير روزنامه اعتماد داشتم. ايشان ضمن پاسخ به سوالات تحقيقم از تجربياتشان در دشواري هاي صفحه بستن در زمان چاپ سربي گفتند كه خيلي جالب و شنيدني بود. امروز روز خبرنگار هم هست روز بزرگداشت اين پيشكسوتها و … راست مي گويد استاد قاضي زاده كه روزنامه نگاري در كشور ما يك سوء تفاهم است. علي شاكر هم در جلسه بود و همين را در مداد سياهش نوشته است.
ديروز دوست عزيزم مهرداد خدير از وضعيت انجمن هم گفت. انجمن روزنامه هاي غير دولتي هم كارت دعوتي داده بود براي سشنبه شب تالار حركت كه شوقي نداشتم براي مراسم جشن.
 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *