یک همایش نمایشی و این همه آیه از …

اين روزها، انتقادات از همايش ايرانيان مقيم خارج از كشور بالا گرفته است. سویه این تندی ها به سوی آقای مشائی است که گفته هایش همواره بدنه و سران کلاسیک اصولگرایی را برانگیخته است. اما ورای نگاه بدیع و سخن صریح مشائی، این همایش را از زاویه دیگری نیز می توان دید.

۱ـ در حاليكه طبق آمارهاي رسمي تعداد قابل توجهي از جوانان تحصيلكرده در تلاش براي ترك كشور هستند. بر اساس چه شرايطي، مي توان قبول كرد كه گروهي از ايرانيان متخصص به كشور بازگردند؟ با وجود قطع همكاري پروژه هاي «عسلويه» با هزاران مهندس جوان به دليل ركود و تعطیل بسياري از پروژه هاي نفتي، و نيز ركود موجود در ديگر حوزه هاي صنعتي، و با وجود اين همه مهندس و متخصصي كه در زمينه هاي غير تخصصي شان مشغول به كار هستند، اين متخصصين، به فرض بازگشت به كشور قرار است در كدام بخشها مشغول به كار شوند؟

۲ـ در حوزه علوم انساني، آيا در شرايطي كه اعلام شده است اساتيدي كه ايدئولوژي اسلامي را قبول ندارند و باورها و تفكرات غربي دارند، نبايد در دانشگاه ها ادامه كار دهند، اين اساتيد كه ديديم، صلاحيت تدريس خواهند يافت؟

۳ـ خود آقای مشایی در مصاحبه با گفتگوي ويژه خبري گفت وقتی فردی قد و ظرفیتش بالا می رود نمی‌‌‌شود مانع مهاجرت او شد و گریزی از مهاجرت ندارد. اگر اين گفته آقاي مشائي از سر اعتقاد و باور باشد، (كه به نظر من است)، چه هدفي جز يك شوي تبليغاتي براي اين همايش مي ماند؟

۴ـ هزينه بليط و تور ايرانگردي و … اين هزار و چند صد نفری كه با خانواده هايشان آمده بودند چقدر بود؟ آيا مي ارزيد به آن شوي تبليغاتي دو روزه؟

واقعيت اين است كه «لولو» فقط «ممه» را نبرده! خوب كه دقت كنيم، «لولو»ي بي درايتي، دروغ و دورويي، برای مملکت چيزي جا نگذاشته!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *