عصر ایران؛ امید جهانشاهی– غم غریبی است؛ میهنیمردی شریف که همۀ عمر در سینه عشق وطن داشت و از ایران نوشت، در غربت، چشم فروبست. دریغ که مرغ جانش اینجا عاشقی کرد و آنجا پرکشید. نام دکتر اسلامی ندوشن با ایران گره خورده است. او دغدغهمند فرهنگ، ادبیات و جامعه ایران بود و در اینباره بسیار میاندیشید و روان و شیرین مینوشت. نثر روان و شیرینش شاید در کتاب «روزها» بیشتر مشهود باشد. اثری چهارجلدی که دربارۀ خانه، خاطرات و ایام زندگی خودش نوشت. این کتاب از آن نمونههای ناب است از نثر روان و از این باب به نوقلمان توصیه میشود به دست گیرند. در کتاب «گفتن نتوانیم، نگفتن نتوانیم» که مجموعه مقالاتی دربارۀ ایران است، نوشته است: «تمدن ایران، آنچه هست، مربوط به گذشته است. ما چیز چندانی اضافه نکردهایم. بنابراین آنچه لازم است و تاکنون صورت نگرفته شناساندن جوهرۀ تمدن ایران است، جوهرۀ فرهنگ…