اختر چرخ ادب

امید جهانشاهی‪-‬ «قیافه‌ای بسیار آرام داشت. با وقار خاصی جواب می‌گفت و می‌نگریست. هیچ گونه شتاب و بی‌حوصلگی در او ندیدم. چشمانش بیشتر به زیر افکنده بود. یاد ندارم در برابر من خندیده باشد. وقتی که از شعر او، تحسین می‌کردم با کمال آرامش می‌پذیرفت. نه وجد و نشاطی می‌نمود و نه چیزی می‌گفت. هرگز یک کلمه خودستایی از او نشنیدم و رفتاری که بخواهد اندک نمایش برتری بدهد، از او ندیدم»این سخنان بزرگمرد عرصه ادب، سعید نفیسی است وقتی که می‌خواهد از شاعری شیرین سخن یاد کند. کسی که اشعارش آکنده از مضامین اخلاقی است ولی با زبانی بسیار ساده و روان و در قالب گفتگویی ساده و خودمانی؛ کسی که اشعار ناب و روانش در کتابهای درسی راه یافته و بر دل‌ها نشسته است: پروین اعتصامی.به گمانم آن گونه که باید قدر ندید و درک نشد. حقیقتاً پروین بیش از اینها شایسته تکریم است.۲۵ اسفند ۱۲۸۵ در تبریز…

در ستایش ادبیات، به بهانه «توفیق ادب» ـ چرا ادبیات خشونت زداست؟

عصر ایران؛ امید جهانشاهی– حظی که از مطالعه یک کتاب ادبی برده‌ام، برآنم داشت تا در ستایش ادبیات بنویسم. به عنوان مقدمه، اول‌درسی که در کلاس «نظریه‌های ارتباطات» به دانشجویان می‌گفتم را به اجمال مرور می‌کنم.    همه آن چیزهایی که ما می‌شناسیم، در واقع همه آن چیزهایی هستند که معنی کرده‌ایم. معنی همه جا هست و همه چیز که می‌شناسیم همان معناست که بر اشیا و روابط و … بار کرده‌ایم.    ما با نشانه‌ها معنی می‌سازیم. و ارتباط فرایندی سیستماتیک است که در آن افراد از طریق نمادها و نشانه‌ها و در واقع از طریق معانی با هم ارتباط برقرار می‌کنند. معانی را به اشتراک می‌گذارند تا تفاهم بسازند.   پس نکته اول این بود که معنی همه جاست و دوم اینکه معنی وابسته به شرایط است. معنی که از افراد، اشیاء، امور و… می سازیم مطلق نیست، بستگی به شرایط دارد چون نمادها و نشانه ها در…

یادی از قیصر امین پور

امید جهانشاهی‪-‬ آدمی در ظرف زمانه‌اش معنی می‌شود. رویدادها و روندها نقش موثری در شکل‌گیری شناخت آدمی دارند. تعریف و تحدیدش می‌کنند. جهان را برای او تفسیر می‌کنند، و هم خودش را. نگاهش را می‌سازند.هجده سالگی قیصر امین پور لبریز بود از شور و هیجان سالهای پیروزی انقلاب. و تقریباً همه دهه سوم زندگی‌اش و همه شور و شیدایی بیست سالگی‌اش مصادف بود با دوران جنگ تحمیلی. بویژه اینکه دوران نوجوانی‌اش در دزفول می‌زیست، شهری که در متن جنگ بود و بوی شهادت داشت.او همه عمر به آن شور اولین، آن عاشقی‌های شیرین سالهای جوانی و یاد یاران آن دوران جوانی‌اش زندگی کرد، شعر گفت و عاشقی کرد. از این رو، شعر او شعر شهادت و جنگ بود:شهادت لاله‌ها را چیدنی کردبه چشم دل خدا را دیدنی کردقیصر امین پور ساده و خاکی و نجیب زیست و هر آنچه سرود از سر صداقت بود، نه برای نان می‌گفت و نه…

ایران در شعر شهریار ایران

عصر ایران؛ امید جهانشاهی- شورای عالی انقلاب فرهنگی سالروز درگذشت محمد حسین بهجت تبریزی (شهريار)، یعنی امروز بیست و هفتم شهریور را به پیش‌نهاد و پی‌گیری مجدانه آقای شعردوست – از شخصیت‌های فرهنگی اهل تبریز – «روز ملي شعر و ادب پارسی» نام نهاده است.    شهریار از اوان کودکی طبع شاعرانه داشت؛ هنوز هفت‌ساله بود که شعری سرود با مضمون گناه و ثواب: «من گنه‌کار شدم وای به من/ مردم‌آزار شدم وای به من» و ۱۳ ساله بود که شعرهایش با تخلص «بهجت» که برگرفته از نام خانوادگی‌اش بود در مجله «ادب» منتشر می‌شد.    عاشق حافظ بود و  این علاقه را فریاد می‌کرد:    ثناخوان توام تا زنده‌ام اما یقین دارم    که حق چون تو استادی نخواهد شد ادا حافظ   روح حافظ بر بسیاری اشعار او سایه دارد و از این رو برخی او را را «حافظ ثانی» خوانده اند. دیرپاترین و مشهورترین تخلص او یعنی…